محدودیت های پیامک در انتقال احساسات می تواند منجر به سوء تعبیر و سوء تفاهم شود. گسترش دایره لغات احساسی خود با کلمات دقیق، وضوح و ارتباط در متون را بهبود می بخشد. هنگام به اشتراک گذاشتن احساسات حساس از طریق متن، زمینه ای مانند موقعیت مکانی و موقعیت فعلی خود را ارائه دهید. خواه برنامه ریزی برای رویدادها، به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات در لحظه، یا فقط آشنایی با کسی، پیامک یک راه عملی و موثر برای برقراری ارتباط است.
اما زمانی که به اشتراک گذاری عاطفی نیاز به دقت بیشتری دارد، ممکن است به طرز تاسف باری ناکافی باشد زیرا شکلی دو بعدی و مبهم از برقراری ارتباط است. به غیر از استفاده از ایموجی ها، پیامک نمی تواند حالات چهره، زبان بدن، لحن صدا، ریتم یا لمس را منتقل کند.
اغلب پیامرسانها، اغلب در میان تجربیات دیگر، ممکن است به استفاده از حداقل کلمات یا نمادهایی متوسل شوند که نمیتوانند به اندازه کافی آنچه را که پیامدهنده واقعاً در آن لحظات احساس یا تجربه میکند، بیان کنند. با تشویق به پاسخ سریع، ممکن است عبارات میانبر نمادینی را نیز بداهه بنویسند که می تواند به درک اشتباه گیرنده از پیام بیفزاید.
وقتی تدارکات ساده باید به اشتراک گذاشته شود، ارسال پیامک موهبتی است. اینکه به شریکتان بگویید چه زمانی در دسترس خواهید بود یا مراقب بستهای که میرسد نیازی به توضیح زیادی ندارد. اما نیاز به برقراری ارتباط فوری در مورد یک تجربه معنادار، یک نیاز یا یک ناراحتی اغلب متأسفانه ممکن است اشتباه تعبیر شود یا خیلی به تأخیر بیفتد. ممکن است شخصی که به او مراجعه می کند هیچ ایده ای نداشته باشد که طرف مقابل کجاست، چه کاری انجام می دهد، یا اینکه آیا در آن زمان قادر به پاسخگویی مناسب است یا خیر.
تحقیقات نشان می دهد که نحوه صحبت در مورد احساسات خود بر نحوه تجربه ما تأثیر می گذارد. به این ترتیب، استفاده از کلمه نادرست می تواند یک احساس منفی را به حداقل برساند یا اغراق کند و سپس آن احساس را بدتر کند. البته، قبل از اینکه بتوانیم احساسات خود را بشناسیم و برچسب گذاری کنیم، ابتدا باید زبان مناسبی برای توصیف احساس خود داشته باشیم. اگر واژگان عاطفی قوی ندارید، ممکن است با بیان دقیق نیازهای خود و درخواست کمک مشکل داشته باشید.
راهی وجود دارد که پیامهای احساسی با دقت بیشتری شنیده میشوند، حتی زمانی که ممکن است زمان محدود باشد. به جای ارسال پیامک در یک نسخه رمزآلود از تبادل افکار و احساسات، ممکن است بسیار مؤثرتر باشد که دقیقا برعکس عمل کنید. گسترش و تعمیق واژگان مورد استفاده برای انتقال دادههای مهمتر از نظر احساسی به احتمال زیاد به دقت درک میشود.
هشدار: اگر پیامی پر از احساس ارسال میکنید، همیشه قبل از اینکه وارد هر ارتباط احساسی شدیدی شوید، به شخصی که در حال ارسال پیامک هستید، بگویید کجا هستید، آیا دیگران در اطراف هستند یا خیر، و چه میکنید. گفتن اینکه به کسی که در ترافیک سنگین است هوس او را میکنید، احتمالاً در لحظه پاسخی را که به دنبالش هستید، نخواهد داشت.
یکی از بهترین راهها برای گسترش دایره لغات احساسیتان این است که انواع مختلفی از کلمات را که میتوان برای توصیف هفت احساس رایج مورد استفاده قرار داد، کشف کرد و ببینید که چگونه میتوانند یک تجربه واقعی را بهتر توصیف کنند.
1. عصبانیت
آیا فقط کمی عصبانی هستید یا از چیزی یا هر چیز دیگری عصبانی هستید؟ وقتی به همسرتان پیام میدهید که عصبانی هستید، آیا آنها چیزی را که ممکن است واقعاً احساس کنید، مانند درد، ناامیدی، ترس، ناامیدی یا ناامنی، دریافت میکنند؟ آیا شما فقط چیزی مانند "من عصبانی هستم" می گویید و انتظار دارید که شدت احساسات شما را حدس بزنند یا در پشت آنها چه چیزی وجود دارد؟ عصبانیت و ناتوانی اغلب با همدیگر هستند. اگر همسرتان فقط خشم را بشنود، ممکن است آنچه را که واقعاً در جریان است از دست بدهد، به خصوص اگر به جای آنچه واقعاً به آن نیاز داشتید، با سرزنش یا قضاوت مواجه شوید.
2. پریشانی
چیزی شما را ناراحت می کند و می خواهید شریک زندگی خود را درک کند. در مورد کلماتی مانند آشفته، گیج، ترس از دست دادن، اضطراب، بی ثباتی، از لحاظ عاطفی وخیم، یا بیش از حد استرس و واکنشی چطور؟ "من خیلی ناراحتم، عزیزم"، شریک زندگی شما را زیر سوال می برد و به دنبال این است که چه کاری انجام دهید یا بگویید. آنها ممکن است سعی کنند مشکل شما را حل کنند یا برای رسیدگی به آنچه نیاز دارید احساس ناکافی کنند و کنار بکشند. شما فقط به آنها نیاز دارید که گوش کنند و حمایت کنند، اما به اندازه کافی ارتباط برقرار نکردید.
3. شرم و خجالت
بسیاری از شرکا زمانی که احساس می کنند کار اشتباهی انجام داده اند و از تلافی یا تلافی می ترسند به یکدیگر روی می آورند. آنها ممکن است احساس تحقیر، خجالت، برهنگی یا آسیب پذیری کنند. اگر آنها پیامک میدهند که در مورد کاری که انجام دادهاند و نسبت به آن احساس گناه میکنند، احساس ناراحتی میکنند، اما فقط یک ارتباط حداقلی را ارائه میدهند، ممکن است شریکشان سعی کند خیلی سریع ببخشد، یا قبل از صرف زمان کافی برای کاوش، سعی کند قبل از اینکه زمان کافی را برای کاوش کردن صرف کند، آن را کم کند.
5. عشق
"دوستت دارم." "من هم تو را دوست دارم." آیا این کلمات محبت، علاقه، لطافت، لذت، اشتیاق، اشتیاق، یا فقط نظرات پایانی یک تبادل متن هستند؟ «در این لحظه، احساس میکنم با شما ارتباط دارم و خیلی خوشحالم که بخشی از زندگی من هستید» یا «فقط لبخند کج و شکلی که در قلبم میکشد را تصور کردم»، به احتمال زیاد آن تجربه لحظهای عشق را منتقل میکند.
6. خوشبختی
وقتی متن خود را می نویسید، آیا از چیزی که به تازگی شاهد آن بوده اید، راضی و یا فقط بازیگوش هستید، احساس شادی، شادی، وجد می کنید؟ مطمئن شوید که گیرنده متن مورد نظر شما در حالت یا مکانی است که بتواند آن را دریافت کند و از سعادت شما حمایت کند. زمانی که یک نفر در حالت شادی دستش را دراز می کند و دیگری فقط بلیط راهنمایی و رانندگی گرفته یا حالش بد است، اغلب مایوس کننده است. خوشبختی می تواند به سرعت بمیرد اگر فرد آن طرف شما آماده به اشتراک گذاشتن آن نباشد. «میخواهم چیز مهمی را با شما در میان بگذارم. آیا در مکان خوبی برای اشتراکگذاری آن هستید یا باید تا بعد صبر کنم؟»
7. امید تازه
مدتی است که در مکان بسیار بدی بوده اید، که ناگهان یک خبر خوب غیر منتظره دریافت می کنید. شما با شریک زندگی خود تماس می گیرید تا از طریق پیامک به آنها بگویید. "یک اتفاق بزرگ به تازگی رخ داد که دوباره به من امید داد! به من پیامک بده.» شما منتظر یک متن بازگشت فوری و حمایتی مناسب با موقعیت هستید، اما این اتفاق نمی افتد. با گذشت زمان، ناامیدتر می شوید و دوباره احساس غمگینی می کنید. شریک زندگی شما در زمانی که شما بیشتر به او نیاز داشتید، از اینکه به طور معصومانه در دسترس نبوده باشد، منظور اشتباهی نداشته است. شاید، «خبر واقعا ویژه ای دارم. لطفا در اسرع وقت با من تماس بگیرید. احساس میکنم شانسم عوض شده آیا نیاز دارید که مرا نیشگون بگیرید و به من بگویید که واقعی است،" بهتر کار می کرد؟
احساسات چیست؟
لحظه ای به زندگی روزمره خود فکر کنید. فکر می کنید در هر روز چقدر احساس می کنید؟ چند کلمه احساسی می دانید؟ فکر می کنید چند بار به درستی احساس خود را تشخیص می دهید؟
تحقیقات نشان می دهد که ما تمایل داریم از 3 اصطلاح چتر برای توصیف همه احساسات خود استفاده کنیم: اگر اتفاق خوبی بیفتد، ما تمایل داریم بگوییم خوشحال هستیم و اگر اتفاق بدی رخ دهد، تمایل داریم بگوییم غمگین یا عصبانی هستیم . اما این 3 کلمه نمی توانند تمام احساسات ظریفی را که ما هر روز احساس می کنیم پوشش دهند - خصمانه، ناراحت، شیفته، عذاب، آرام، و گیج، به نام چند.
این کلمات معنای انسان بودن را تعریف میکنند، اما چند بار میشنوید که مردم میگویند احساس سردرگمی میکنند؟ چند بار فریاد زده اید: "امروز خیلی احساس آرامش می کنم!"؟ اگر متوجه شدید که با برچسب زدن به آنچه احساس می کنید مشکل دارید، تنها نیستید. استراتژی هایی وجود دارد که می توانید از آنها برای رشد واژگان عاطفی خود استفاده کنید و در بیان احساسات واقعی خود بهتر شوید .
اهمیت تفکیک پذیری احساسات
تفکیک پذیری احساسات توانایی تشخیص و برچسب گذاری دقیق احساسات ما است. داشتن و استفاده از این توانایی می تواند شفابخش باشد و به تنظیم عاطفی بیشتر و رفاه روانی اجتماعی منجر شود.
تحقیقات نشان می دهد که نحوه صحبت در مورد احساسات خود بر نحوه تجربه ما تأثیر می گذارد. به این ترتیب، استفاده از کلمه نادرست می تواند یک احساس منفی را به حداقل برساند یا اغراق کند و سپس آن احساس را بدتر کند. برای مثال، گفتن این جمله که «من احساس افسردگی میکنم»، زمانی که واقعاً احساس غمگینی میکنید (که تجربهای از نظر عاطفی کمتر است)، میتواند منفیگرایی را تقویت کند و شما را به سمت احساس بدتر از آنچه در ابتدا احساس میکردید، سوق دهد.
البته، قبل از اینکه بتوانیم احساسات خود را بشناسیم و برچسب گذاری کنیم، ابتدا باید زبان مناسبی برای توصیف احساس خود داشته باشیم. اگر واژگان عاطفی قوی ندارید، ممکن است با بیان دقیق نیازهای خود و درخواست کمک مشکل داشته باشید. به همین دلیل است که ایجاد تفکیک احساسات برای سلامت ذهنی شما بسیار مهم است!
احساسات مشترک
زمانی که بتوانیم احساسات خود را به طور دقیق نامگذاری کنیم، بهتر می توانیم آنها را مدیریت، تنظیم و حرکت کنیم. برای شروع درک بهتر کلمات احساسی، میتوان آنها را به دستههای کلی احساسات تقسیم کرد. در اینجا برخی از احساساتی که ممکن است ندانید، یا ممکن است به اشتباه از آنها استفاده کنید، و معنای آنها آمده است.
خشم
خصمانه: زمانی اتفاق میافتد که عصبانیت مدام برطرف نشود. این احساس ما را در چرخه لجبازی، بدبین بودن و زود عصبانی شدن نگه می دارد، که در رفتارهایی که به راحتی توسط دیگران مورد توجه قرار می گیرند (مثلاً انعطاف ناپذیر بودن، همیشه تصور بدترین ها و غیره) ظاهر می شود.
آشفته شدن: آشفته شدن یا ناراحت شدن آشکار از چیزی یا کسی.
حسادت: شامل احساس ناامنی به دلیل دستاوردها یا مزایای دیگران است که گاهی منجر به رفتار خصمانه نسبت به شخص دیگر می شود. همچنین ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که ما نسبت به چیزی یا کسی احساس محافظت یا قلمرویی میکنیم.
تحقیرآمیز: از احساس نفرت یا انزجار عمیق ناشی می شود.
غم و اندوه
شرم: باور داشتن ذاتاً معیوب، و بنابراین، ارزش عشق، تعلق و ارتباط را ندارید.
دلسرد: احساس دلسردی یا ناامیدی تا حد از دست دادن امید و انگیزه.
ناامید: باور داشتن هیچ چیز خوبی نمی تواند/هرگز اتفاق بیفتد و احساس دلسردی نسبت به آینده.
آگونیزه: تجربه درد و رنج روانی شدید که معمولاً ناشی از اضطراب یا نگرانی است.
ترس
مضطرب: احساس نگرانی یا نگرانی شدید. با احساس طولانی ناراحتی و الگوهای ناسالم تفکر (مثلاً نشخوار فکری) مشخص می شود.
مورتفید: تجربه شرمساری شدید که از شرم یا غرور زخمی ناشی می شود.
غرق شدن: تجربه سطوح شدید استرس در سطوح فیزیکی، عاطفی و/یا شناختی تا حدی که احساس می کنید قادر به انجام وظایف روزانه نیستید.
هیستریک: داشتن یک واکنش احساسی شدید و نامتناسب به یک موقعیت. این همچنین می تواند به گریه غیرقابل کنترل، به دلیل ترس یا غم اشاره داشته باشد.
عشق
عاشق: داشتن احساسات شدید تحسین، شیفتگی یا عشق به کسی یا چیزی.
قدردان: احساس احترام، تحسین یا قدردانی.
دلسوز: نشان دادن همدلی یا شفقت، یعنی آگاهی از ناراحتی یا رنج دیگران و تمایل به کمک.
شیفته: زمانی اتفاق می افتد که توجه شما به طور کامل جلب شود و احساس لذت، شیفتگی یا شگفتی را تجربه کنید.
شادی
آرامش: زمانی اتفاق میافتد که تقاضا یا فشار برای انجام کاری وجود نداشته باشد در حالی که از احساس هیچ کاری لذت میبریم. این مربوط به احساس آرامش و آرامش است.
سرگرم کننده: یافتن چیزی سرگرم کننده یا خنده دار.
شادی آفرین: احساس و ابراز خوشحالی یا شادی شدید، معمولاً در پاسخ به یک رویداد خوشایند یا یک دستاورد.
محتوا: احساس کامل بودن، قدردانی و به دلیل برآورده شدن نیازهای شما، گویی کافی هستید.
سورپرایز
گیج: احساس به شدت گیج، گمشده یا متحیر. داشتن مشکل در درک یک موقعیت
هيبت زده: پر شدن از شگفتي، حيرت يا حتي ترس.
گیج شدن: گیج و نامطمئن بودن در مورد چیزی یا کسی.
حیرت زده: احساس غرق در واکنشی از تعجب، شوک یا تعجب.
اگر علاقه مند به گسترش بیشتر دایره لغات احساسی خود هستید، این چرخ عاطفی را بررسی کنید تا اصطلاحات احساسی و دقیقاً معنای آنها را بررسی کنید. دفعه بعد که باید احساس خود را بیان کنید، از یکی از اصطلاحات جدیدی که یاد گرفته اید استفاده کنید!
چرا چنین احساسی دارم؟
ابراز احساسات می تواند دشوار باشد، به خصوص اگر در خانواده ای بزرگ شده باشید که در مورد احساسات یا سلامت روان صحبت نکرده باشید. صادق بودن در مورد احساس خود، هم نسبت به خود و هم برای دیگران، شما را در موقعیتی بسیار آسیب پذیر قرار می دهد.
مردم معمولاً احساس آسیبپذیری را دوست ندارند، زیرا آنها طوری تربیت شدهاند که آن را با ضعف مرتبط کنند. اگرچه این درست نیست. آسیب پذیر بودن یعنی قوی بودن! آسیب پذیر بودن شجاعانه است، زیرا ما را ملزم می کند که برای دستیابی به رشد شخصی با عدم اطمینان، ریسک و قرار گرفتن در معرض عاطفی روبرو شویم .
افرادی که از اختلالات سلامت روانی مانند افسردگی و ADHD رنج می برند، ممکن است نسبت به دیگران در تمایز بین و بیان احساسات خود دچار مشکل شوند . با این حال، یک متخصص سلامت روان می تواند با علائم این اختلالات و تنظیم و بیان عاطفی به شما کمک کند.
چگونه واژگان عاطفی خود را افزایش دهیم
به احساس خود توجه کنید: دفعه بعد که احساس کردید احساسی متفاوت از حالت اولیه خود دارید، مکث کنید، توجه خود را به آن جلب کنید و سعی کنید تا حد امکان دقیق احساس خود را شناسایی کنید و در کجای بدن خود آن را احساس می کنید. اگر در یافتن کلمه مناسب برای توصیف احساس خود مشکل دارید، صحبت کردن با عزیزان یا مشورت با چرخ احساسات را در نظر بگیرید تا کمی وضوح را به دست آورید.
مراقب انتخاب کلمات خود باشید: هنگام صحبت با دیگران، مراقب کلماتی که انتخاب می کنید باشید. به عنوان مثال، وقتی دوستی می پرسد "حالت چطور است؟"، به جای گفتن غریزی "خوب"، لحظه ای آگاهانه را برای انتخاب یک احساس صادقانه که به شما امکان می دهد به طور واقعی احساسات خود را بیان کنید، اختصاص دهید.
ژورنال نویسی عاطفی را امتحان کنید: اغلب، نوشتن در مورد احساس خود بسیار آسان تر از گفتن آن با صدای بلند برای کسی است. علاوه بر این، نوشتن افکار و احساسات خود در یک مجله می تواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید که آیا کلمه احساسی که استفاده می کنید دقیق است یا شاید کلمه دیگری مورد نیاز است.
صبور باشید: نسبت به خود دلسوزی داشته باشید، زیرا تشخیص، برچسب زدن و صحبت در مورد احساسات کار آسانی نیست. برای پرورش دانش عاطفی خود زمان می برد. به تمرین ادامه دهید و تسلیم نشوید!
به دنبال کمک حرفه ای باشید: اگر با شناخت و بیان احساسات خود به روشی سالم مشکل دارید و متوجه شدید که بر روابط شما تأثیر منفی می گذارد، با یک متخصص بهداشت روان صحبت کنید. یک متخصص میتواند به شما کمک کند تا احساسات خود را پردازش کنید تا شرایط و مکانیسمهای مقابلهای مناسب را پیدا کنید.